26
آموزش 10 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی که باید بدانید!
یادگیری اصطلاحات (Idioms) و واژگان پرکاربرد یکی از بهترین راهها برای تسلط بر زبان انگلیسی است. اصطلاحات بخشی از زبان هستند که معنای آنها فراتر از ترجمهی کلمات تکی است و اغلب در مکالمات روزمره استفاده میشوند. در این مقاله به شما 10 اصطلاح رایج انگلیسی را معرفی میکنیم که میتوانید آنها را در مکالمات خود به کار ببرید.
1. Break the ice
معنی: آغاز یک مکالمه یا فعالیت بهگونهای که از وضعیت خجالتآور اولیه عبور کنیم.
مثال: "At the party he told a joke to break the ice." (در مهمانی او یک شوخی گفت تا یخ جمع را باز کند.)
2. Bite the bullet
معنی: پذیرفتن انجام کاری سخت یا ناخوشایند.
مثال: "I don't like going to the dentist but I'll have to bite the bullet." (من از رفتن به دندانپزشک خوشم نمیآید، اما باید آن را تحمل کنم.)
3. Hit the books
معنی: شروع به مطالعه کردن با جدیت.
مثال: "I need to hit the books if I want to pass my exams." (من باید جدی درس بخوانم اگر بخواهم امتحاناتم را قبول شوم.)
4. Once in a blue moon
معنی: چیزی که بهندرت اتفاق میافتد.
مثال: "We only go to that restaurant once in a blue moon." (ما خیلی کم به آن رستوران میرویم.)
5. Let the cat out of the bag
معنی: فاش کردن یک راز یا اطلاعات مخفی.
مثال: "I accidentally let the cat out of the bag about the surprise party." (من به طور تصادفی راز مهمانی سورپرایز را فاش کردم.)
6. Spill the beans
معنی: لو دادن یا افشای یک راز.
مثال: "He spilled the beans about the new project before the official announcement." (او قبل از اعلام رسمی، راز پروژه جدید را لو داد.)
7. Under the weather
معنی: احساس ناخوشی داشتن یا بیمار بودن.
مثال: "I'm feeling a bit under the weather today so I'll stay home." (من امروز کمی حالم خوب نیست، پس در خانه میمانم.)
8. Cost an arm and a leg
معنی: چیزی که بسیار گران است.
مثال: "That new smartphone costs an arm and a leg." (آن گوشی هوشمند جدید بسیار گران است.)
9. Burn the midnight oil
معنی: تا دیروقت کار کردن یا درس خواندن.
مثال: "I had to burn the midnight oil to finish the project on time." (من مجبور شدم تا دیروقت کار کنم تا پروژه را به موقع تمام کنم.)
10. Piece of cake
معنی: کاری که بسیار آسان است.
مثال: "The exam was a piece of cake." (امتحان خیلی آسان بود.)
چگونه از این اصطلاحات در مکالمات روزمره استفاده کنیم؟
استفاده از اصطلاحات انگلیسی میتواند مکالمات شما را طبیعیتر و بومیتر جلوه دهد. به نکات زیر توجه کنید تا بهتر بتوانید از این اصطلاحات استفاده کنید:
- تمرین کنید: هر روز یکی از این اصطلاحات را در مکالمات خود بکار ببرید. این کار به شما کمک میکند که این عبارات را بهخوبی در ذهن خود تثبیت کنید.
- گوش دهید: به مکالمات روزمره انگلیسیزبانان یا فیلمها و سریالها توجه کنید تا ببینید چگونه این اصطلاحات در موقعیتهای واقعی استفاده میشوند.
- نوشتن: این اصطلاحات را در نوشتههای خود به کار ببرید. حتی میتوانید هر روز یک جمله با هر اصطلاح بسازید.
جمعبندی:
یادگیری اصطلاحات انگلیسی باعث میشود که شما نهتنها بهتر در مکالمات بومی انگلیسی شرکت کنید، بلکه زبانآموزی شما نیز جذابتر و هیجانانگیزتر شود. با بهکارگیری این اصطلاحات، زبان انگلیسی برای شما ملموستر خواهد شد و میتوانید با اعتمادبهنفس بیشتری از آن استفاده کنید.